-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1391 17:07
وقتی که نفیس عصبانی میشه من خودمو لوس میکنم براش که جنگ نشه :) اون خشنه نفیسس اون کوچولو ناز با مزهه منم :)) http://s3.picofile.com/file/7381272040/427834_311111548966146_175887895821846_739679_631619768_n.jpg
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 اردیبهشتماه سال 1391 13:34
هیچ لـذتـی بالاتر از کشیدن لــپ کسی که دوســش داری نیس
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 22 اردیبهشتماه سال 1391 21:51
ای کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه "حالت چطوره؟" و تو جواب میدی "خوبم!" ، کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه: "میدونم خوب نیستی..."
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 22 اردیبهشتماه سال 1391 16:40
یه روز صبح یه مریض به دکتر مراجعه میکنه و از کمر درد شدید شکایت میکنه . دکتره بعد از معاینه ازش میپرسه: خب، بگو ببینم واسه چی کمر درد گرفتی؟ مریض پاسخ میده: من برای یک کلوپ شبانه کار میکنم. امروز صبح زودتر به خونه ام رفتم و وقتی وارد آپارتمانم شدم، یه صداهایی از اتاق خواب شنیدم! وقتی وارد اتاق شدم، فهمیدم که یکی با...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1391 10:56
گفتم : مادر ! گفت : جانم ♥ گفتم : درد دارم ! گفت : بجانم گفتم : خسته ام ! گفت : پریشانم گفتم : گرسنه ام ! گفت : بخور از سهمِ نانم گفتم : کجا بخوابم ! گفت : روی چشمانم ♥ قربون همه ی مادرای عزیزمون روزشون مبارک الهی صد سال زنده باشند ♥
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1391 01:37
روز زن .. روز مادر .. برتمامی فرشتگان زمینی مبارک گلم روزت مبارک
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1391 01:01
لبانت را به صورتم نزدیک نکن می ترسم ! شوری اشک ھام نمک گیرت کند !!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1391 00:49
بی حوصله ام دست خودم نیست کمی دلتنگ فردایم فردایی که تومی آیی شاید من نباشم
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1391 00:49
بگو " دوستت دارم " تا به جای پیرهن , زندگی ام را تنت کنم ...!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1391 19:59
سختی تنـــهایی را وقتی فهمیدم که دیدم مترسک به کلاغ میگفت: هر جقدر میخواهی نوکــــم بزن ولی تنـــــهایم نزار .
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1391 12:53
نمی خواهم خاطره فردایم شـــــوی ! امروزِ مـــــن باش ♥ حتی لحظه ای .
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1391 02:26
خارپشتی شدهام که تیغهایش دنیای امنی برایش ساخته اما حسرت نوازشی عاشقانه تا ابد بر دلش مانده است
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1391 02:26
کلمات قدرت آزار دادن شما را ندارند ! مگر آنکه گوینده ی کلمات ، برایتان بسیار عزیز باشد ...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1391 13:27
همین که یه روزی به خودت بیای به تمام اشتباهاتت اعتراف کنی همین که بدونی چی بهت گذشته .... خودش یه تنبیه هستش دیگه من باید ارومت کنم باید بدونم تو یه شخصیتی شدی بزرگ تر از قبل به خودت امید داشته باش خدا هنوز دوست داره کور سوی نور رو ته قلبت روشن کرده عشقم عاشقتم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1391 21:17
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1391 20:35
خاطرات عمیق ترین لحظات دنیا برای هیچکس هیچ وقت فراموش نمیشود... مثل صدای نفسی در گوشات...مثل گرمای آغوشی در بدن ... !!! مثل چشیدن اولین بار طعم لبهایی آنقدر طولانی که نفست بند بیاید.. مثل بغض فرو خورده ای در گلویت ... مثل ... !!!!
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1391 13:43
اینجا... در دنیای من گرگها هم افسردگی مفرط گرفتند... دیگر گوسفند نمیدرند... به نی چوپان دل میسپارند و گریه میکنند..
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1391 11:25
دلم به وسعت سکوت خدا گرفته است دلم تنگ است، دلم اندازه ی حجم قفس تنگ است هیچ کـس مهربانتـر از گنجشـکهای کوچک کوچه هـای کودکی ام نیسـت!! خدایا امروز غذایشان را از کجا خواهند یافت.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1391 17:54
همـه میتـونن اسمـت رو صـدا کنـن اما یکـی هسـت که وقتـی اسمـت رو میگـه لـذت میبـری .. و با تمـام وجود در جوابـش دوسـت داری ببوسیش و بگـی جـــــــــــــون دلــــــــــم.....!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1391 17:46
به سلامتی کسی که یادش . . . در بهار " من " . . . نامش در اندیشه " من " . . . عشقش در قلب " من " . . . کلامش در دفتر " من " . . . و دیدارش آرزوی " من " . . . است.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1391 15:41
می دونی"بهشت"کجاست؟یه فضای چند وجب در چند وجب!! بین بازوهای کسی که دوستش داری.......
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1391 15:41
♥ کسی که دم به دقیقه حرف از رفتن میزند اهل رفتن نیست، از کسی بترس که هیچوقت چیزی از رفتن نمیگوید…
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1391 15:39
نمیخواهم نه بهشت را و نه اردیبهشت را سیب را میچینم و با تو به زمین میآیم تا به دور از چشمهای شیطان دوستت بدارم..
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1391 15:34
زمانیکه خاطره هایت از امیدهایت قوی تر شد، پیر شدنت شروع می شود .
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1391 20:24
بعضیا دوستیشون مثل دوستی تام و جری میمونه از صبح تا شب می زنن پدر همدیگه رو در میارن ، ولی بدون هم نمیتونن زندگی کنن
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1391 20:10
گفتم: خدایا سوالی دارم گفت: بپرس............ گفتم: چرا هر موقع من شادم، همه با من میخندن، ولی وقتی غمگینم کسی با من نمیگرید ؟ گفت: خنده را برای جمع آوری دوست، و غم را برای انتخاب بهترین دوست.....آفریدم.!!!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1391 20:09
تو سکوت می کنی فریاد زمانم را نمی شنوی ! یک روز من سکوت خواهم کرد ! ...تو آن روز برای اولین بار مفهوم "دیر شدن " را خواهی فهمید !!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 8 اردیبهشتماه سال 1391 17:26
آنهایی را که در زندگیت نقشی داشته اند را دوست بدار نه آنانی را که برایت نقش بازی کردند
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 8 اردیبهشتماه سال 1391 10:12
وقتـے بیایـے، طعم همـﮧ چــیــز عوض مـے شــــود. حتے طعم اشڪـ هـــــایـم بــاور ڪن...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1391 17:35
خسته ی خستم از زندگی.. همین..