بوی تنهایی میدهد این تن...
تنی که جایگاه بوسه های توست

بیا و مرا در آغوشت غرق کن...
میخواهم بمیرم در زیر بوسه هایت

ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﺍﻭﻥ ﺟﻬﻨﻤﯽ ﮐﻪ ﺗﻮش:
ﺟﻨﯿﻔﺮ ﺩﺍﺭﻩ-
ﻗﯿﺼﺮ ﺩﺍﺭﻩ-
ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺪ ﺣﺠﺎﺏ ﺩﺍﺭﻩ-
ﺟﻌﻔﺮ ﭘﻨﺎﻫﯽ ﺩﺍﺭﻩ-
ﺯﻫﺮﺍ ﺍﻣﯿﺮ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻤﯽ ﺩﺍﺭﻩ-
ﻣﻬﺴﺘﯽ ﻭ ﻫﺎﯾﺪﻩ ﺩﺍﺭﻩ-
ﮐﻮﺭﺵ ﮐﺒﯿﺮ ﺩﺍﺭﻩ-
ﺁﻧﺠﯿﻼ ﺟﻮﻟﯽ ﺩﺍﺭﻩ-
ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﺩﺍﺭﻩ-
ﻓﯿﺴﺒﻮﮎ ﺩﺍﺭﻩ...
ﮔﻮﺭ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺵ:
ﺳﻠﺤﺸﻮﺭ ﺩﺍﺭﻩ-
ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺩﺍﺭﻩ-
ﺟﻨﺘﯽ ﺩﺍﺭﻩ-
ﮔﺸﺖ ﺍﺭﺷﺎﺩ ﺩﺍﺭﻩ-
ﺧﻤﯿﻨﯽ ﺷﻬﺮ ﺩﺍﺭﻩ-
20:30ﺩﺍﺭﻩ-
ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺣﻼﻝ ﺩﺍﺭﻩ-
ﻗﺰﺍﻓﯽ ﺩﺍﺭﻩ-
ﮐﻤﯿﺘﻪ ﻣﻨﺸﻮﺭﯼ ﺩﺍﺭﻩ-
ﺳﺎﻧﺪﯾﺲ ﺩﺍﺭﻩ

می گــویـند ســـآده ام ،
می گـــویـند تــــ ـ ــ ـــ ــو مــرا بـا یکـــ جــمله ،
بـــآ یــک لــــبخـند ، بـه بـــــآزی مـــیگیـری ؛
می گـــویند تــرفـندهــایتــ ، شیــطنتــ هـایـتــ ،
و دروغ هـــایت را نـمی فـهـــمم ؛

می گـــویـند ســـــــــــــــآده ام !!! ...

امـــآ تـــــــــــــو این را بـــآور نــکن ؛
مـــ ــ ــ ــ ــن فــقط دوستــتــ دارم ،
هـمـــــــــیـن ... !!!

و آنـــها ایـن را نـمی فـهمـــنـد !!! ...

 

خیلی سختِ نگه داشتن بغض پشت تلفن . . .! 

مخصوصاً وقتی که میخوای نفهمه . . .
هی قورتش میدی . . .هی . . اما آخرم چیکه چیکه اشکات گونه ها تو خیس میکنه! 
اون موقع اس که یهو تلفنُ قطع میکنی. . .

بعدشم میگی خودش قطع شد!


 

کاش میشد باز صدات و از پشت گوشی بشنوم تا بشه لالایی شبهای که کنارم نیستی
کاش میشد باز از پشت گوشی بوسم کنی اونوقته که تا صبح جای بوست و روی تلفن صدها بار نوازش کنم
دلم میخواد برای همه لحظاتی که نیستی بلند گریه کنم
اما نه من قوی ام,محکمم,نباید بشکنم
اونقت دیگه عشقه به تو بزرگ نیست و میشکنه



 

خــــــــــــــــــــــدایا !
تو کسی و داری که بغلت می کنه ؟!

که انقدر آرومی ...!




 

گآهـے دِلَـتـــ از سن و سالت مےگیرد

میخواهے کودکـــ باشے

کودکے بهـ هر بهانهـ ای بهـ آغوشـِـ غَمخوارے پناهـ مے بَرَد

و آسودهـ اَشک مے ریزد

بُــزُرگــــ کهـ باشے

بایَد بغض هآے زیادے را بـےصدآ دفن کنے ..




 

سایه ام سراغت را گرفت...
لهَش کردم...
دستم سراغت را گرفت...
در جیبم خفه اش کردم...
من سالهاست حرف نمیزنم...
ازوقتی صدایم...
سراغِ اسمت راگرفت...
چمشهایم تار می بیند...
میخواست اینقدر خیره نباشد...
مدام به تمامِ تن هایی که شبیه ِ تو اند...
میخواست اینقدر نسوزد از نگاه های بی وقفه به راه ها...
به راه.. 
به راهی که تو رفتی




 

تعداد دقیق مژه هایت را میدانم تعجب نکن
زندانی مگر کاری جز شمردن میله های زندانش دارد



 

وقتى که میگم
دیگه برای همیشه فراموشت کردم
و هیچ احتیاجى بهت ندارم 
و تمام بد وبیراههای دنیا رو نصیبت میکنم 
درست زمانیه که :
بیشتر از همیشه دلم برات تنگ شده.....!



 

چه لذتی دارد بی بهانه تو را در آغوش گرفتن

می خواهمت...

بی بهانه...آرامم کن

بمان و لبریزم کن از حس بودنت

بیا و نفسهایت را با نفسهایم گره بزن

دردانه ی من مرا ببخش

بازهم بی خبر از تو چشمانم بارانی شد

این بار هم مقصر توئی!

من باز هم دلتنگت شدم



یه آدمهایی تو دنیــا هستن که وقتی باهاشون هستی احســــــاس می کنی خودتـی
آغوششون امن ترین جای دنیاست
بودن باهاشون بهترین لحظات دنیاست

این آدمها کـــــــــــم هستن ..
ولــــــــی هستـــــــن





خدایا


تو کسی رو داری که انقدر آرومی؟

مرا ببوس


نه یک بار که هـــــزار بار 

بگذار آوازه ی عشق بازیمان


چنان در شهر بپیچد


که روسیاه شوند


آنها که بر سر جدایی مان


شرط بسته اند