آرزو دارم یک بار !
فقط یک بار دیگه برگردم به دوران مدرسه ، ساعتِ انشاء !
بهم بگن موضوع انشاء :‌
هرچه می خواهد دل تنگت بگو ، یا مثلا موضوع آزاد !

اونوقت بجای نوشتن از فواید درخت و درختکاری
خیلی حرف واسه نوشتن داشتم . . . !

زندگی آبتنی در حوضچه اکنون است ...

زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد

تو نه در دیروزی

و نه در فردایی

ظرف امروز پر از بودن توست زندگی را دریاب ...

دستت را بیـــــاور ...
دست بدهیم به رسم کودکی
مردانه و زنانه اش را بی خیــال
قرار است هــــوای هم را
بی اجازه داشته باشیم ..

مرد اگر این غرور لعنتی
و این اسم کاذب را با خود یدک نمی کشید
مطمئن باش
از هر زنی بیشتر مشتاق یک نوازش و یک آغوش بود .....!

رقاص ڪـﮧ باشے ، دیگر آهنگ خاصے مــعنے ندارد

بـا هـر آهنگے بـاید برقـصے !!!

و ایـن روزهـا . . .

چه بـد آهنگــ هایـے مےزنـد روزگــــار ،

و مـن . . .

هر روز برایش مےرقــصم...!!